سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کیمیای ناب

نظر

مادر

می گفت: زنِ خوب نیست، اصلا مگه زن خوب پیدا می شه. یه لبخندی زدم و گفتم مطمئنی. گفت: آره. گفتم همه زنها؟ گفت: البته اینی که گفتم به جز مامانم بود، مادرم واقعا زن خوبیه.

گفتم: راست می گی منم فکر می کنم مادرم واقعا زن خوبیه و نظیر نداره. بعدش گفتم: به نظرت این فکر رو همه نمی کنن؟ گفت : خوب خوب آره.

پس همه فکر می کنن که مادرشون واقعا زن خوبیه و اصلا بهترین مادر دنیاست. مادر ها هم که همه زن هستند پس همه زنها خوبند دیگه. یه عقب و جلویی کرد و یه نگاهی تو آیینه تاکسی و گفت: آره تقریبا

گفتم پس اونی که گفتی زنها ...

گفت : دیگه این حرف رو نمی زنم .

پی نوشت:

1.              از مردهایی که زن رو موجودی بد می دانند متنفرم.

2.              در دامن زن مرد به معراج می رود.

3.              بهشت زیر پای مادران است.

 به بهشت نمی روم


 

زنان به طور طبیعی  تک همسرگرا می باشند و فطرتاً از تنوع همسر گریزانند. آنان خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفی و عملی یک مرد می باشند؛ بنابراین تنوع گرایی در زنان نوعی بیماری است ولی مردان ذاتاً تنوع گرا و چند زن گرا هستند.1

در صدد نیستیم چند زنی را برای مردان ترویج کنیم اما برآنیم که مقایسه ای بین چند همسری اسلامی و تک همسری غربی ارائه نماییم. بسیار شنیده ایم که مسلمانان را به خاطر تعدد زوجات به سخره می گیرند و به گونه ای تبلیغ می کنند که اسلام را مساوی تعدد زوجات می دانند.اما سوال مهم این است که تک همسری غرب  بهتر است یا چند همسری اسلامی؟

اسلام عزیز چند همسری را با شرایط و توصیه هایی پذیرفته است

  • 1. رعایت محدودیت: اسلام گستره چند همسری را محدود به 4 همسر می داند.

 

  • 2. رعایت عدالت: رعایت عدالت بین همسران تکلیفی است که اسلام برای مرد قائل شده است. قرآن کریم در این باره می فرمایید": اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، پس تنها یک همسر اختیار کنید." 2

            امام صادق(ع) می فرمایند:" کسی که دو زن داشته باشد و در تقسیم رابطه خود با همسر و تقسیم مالی بین آنها به عدالت رفتار نکند روز قیامت- درحالی که دست هایش بسته و نیمی از بدنش به یک طرف کج شده است- آورده و به آتش داخل می شود."3

 

  • 3. تامین مالی: از دیدگاه اسلام نفقه زوجه(ها) بر عهده مرد است و مرد باید مایحتاج همسران خود را تامین نماید. و لذا مردی که توانایی مالی ندارد نمی تواند زوجه دیگری اختیار نماید.

اما در غرب اگرچه چند همسری مجاز نیست ولی تک همسری نیز وجود ندارد . خانم بیزانت می نویسد:" گفته میشود که در غرب تک همسری است اما در واقع چند همسری است بدون مسئولیت پذیری .... برای زن بسی بهتر، خوشبختانه تر و محترمانه تر است که در چند همسری اسلامی زندگی کند و تنها با یک مرد اشتراک زندگی پیدا کند، فرزند قانونی خود را در آغوش گیرد و همه جا مورد تکریم و احترام باشد تا اینکه هرروز توسط این و آن اغوا شود و احتمالا با فرزندش نامشروع کنار خیابان رها گردد نه تحت حمایت قانونی باشد و نه پناهگاه و مراقبی داشته باشد و هر شب قربانی هوس رهگذری گردد."4

آیزایک تایلور در کنگره کلیسا " ولورهامپتون" اعلام کرد:" چند همسری نظام یافته و محدود سرزمین های اسلامی بی نهایت بهتر است از چند همسری لجام گسیخته ای که نکبت جوامع مسیحی است و نمونه آن اصلا در اسلام شناخته شده نیست."5

بسی جای تاسف است که حکمت این دستور و راهکار اصولی و منطقی اسلام در مورد آن مورد بی مهری واقع شده است.

 پی نوشت:

  • 1. تعدد زوجات می تواند در شرایط نیاز جامعه و افزونی بانوان بر مردان راهکار مناسب و مطمئنی برای زنان باشد.
  • 2. تعدد زوجات بدون رعایت شرایط باعث شده تصویری نامناسب از چند همسری در اذهان جامعه شکل گیرد.
  • 3. قانون چند همسری ضامن بقای تک همسری است.
  • 4. قبل از اضافه کردن این پست اون رو به خانمم نشون دادم ، نزدیک بود از خونه بیرونم کنه.

 ماخذ:

  • 1. پرسش ها و پاسخ های دانشجویی ج7
  • 2. نساء آیه4
  • 3. میزان الحکمه ج5 ح 7913
  • 4. پرسش ها و پاسخ های دانشجویی ج7
  • 5. همان

     دختر عشایر در منطقه گریوه استان خوزستان تحت تملک ایل آرپناهی  (تش مولاوند)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سالها در انتظار فرزند با عروسکی روزگار سر می کرد؛ یادش بخیر خانه کاهگلی و عطر گلهای نارنج حیاطشان و بوسه های مادرانه اش هنوز یادم هست. تا اینکه ؛ عمه گل؛ خودش می گفت، بی بی حکیمه (س) [خواهر امام رضا ع ] به او دختری داد. و نامش را آرزو گذاست که سالها در آرزویش بود.

آرزو خیلی زود بزرگ شد، ازدواج کرد و بچه دار آن هم دو تا. دخترانی مثل خودش.ولی مرد آرزو مرد آرزوهایش نبود و او را رها کرد و آرزو مهرش را حلال کرد نه به قیمت جانش بلکه به قیمت دخترانش.

و نمی دانست که قانون به نفع اوست و شاید هم اگر می دانست باز فرقی نمی کرد .

آرزو  گویی از این ماده ها ی قانونهای بی روح حقوق خبری ندارد و نمی داند که دخترانش تا 7 سال باید تحت سرپرستی و حضانت او باشند وبه خاطر طفلانش مهرش را که چه بگویم تمام دنیایش را می دهد و فردا روز آن مرد که ننگم می آید او را پدر بناممش برای دختران آرزو می اید و عمه گل می ماند و آرزو و آرزوهای ناتمامش.

تذکرات

1. این ماجرا واقعی است

2. دین اسلام درباره زنان سفارش اکید نموده به عنوان مثال ملاک دین باوری را مهربانی نسبت به زنان می داند؛ پیامبرگرامی اسلام ص می فرمایند:" بهترین مردم در دین باوری کسانی هستند که نسبت به همسرانشانمهربانتر باشند"(وسایل ج 21ص367)

و باز فرمودند:" مومن به میل همسرش غذا می خورد و منافق همسرش به میل او غذا می خورد." (بحار الانوار ج69ص291) یعنی حتی در مسئله ساده ای مثل غذا خوردن مرد حق ندارد میل خودش را بر میل همسرش ترجیح دهد و اگر داد نشانه نفاقش است.

حتی در بعضی از جاها مقام زن را بالاتر از مرد دانسته و باز آن رسول خاتم (ص)فرمودند:" اگر نماز نافله می گذاردی و پدرت تو را صدا زد نماز را بر هم نزن و اگر مادرت تو را صدا زد آن را بر هم بزن"(مستدرک الوسایل ج15 ص 181) و باز آن حضرت فرموده اند:" خداوند متعال نسبت به دختران مهربانتر ازپسران است."

3. یکی از عوامل ناکارآمدی حقوق در مساله حقوق زنان علی رغم اینکه همیشه به نفع زنان است، این است که اجرای آن نیز بدست مردان است.

 

 


والدین در قبال کودکان و فرزندان خود وظایف و مسئولیت هایی دارندکه

رعایت آنها ضروری است.امام سجاد (ع ) فرمودند :"حق فرزندت به تو آن است که بدانی،وجود او بخشی از توست و نیک و بدی های او در این دنیا وابسته به توست. باید بدانی که تو در مقام سرپرستی او مسئول هستی"

حضرت پیامبر اکرم (ص) پدر را تنها، مسئول سلامت جسم و روان فرزند ندانسته، بلکه او را موظف ساخته که در رشد معنوی وی بکوشد. ایشان می فرمایند:" ... موظفی فرزند را به آداب و اخلاق پسندیده پرورش دهی،  به رفتار خود در تربیت فرزندت توجه کنی..."  حضرت امیرالمومنین علی (ع) به فرزندش امام مجتبی (ع) می فرمایند:" قلب نوجوان مانند زمین خالی از بذر و گیاه است، هر تخمی که در آن کاشته شود، قبول کرده و پرورش می دهد."

رعایت عدالت، راستگویی و پرهیز از دروغ از جمله اعمالی است که باید به اجرا درآید. این مسئولیت اختصاص به زمان حیات کودک ندارد بلکه متوجه پیش از تولد فرزند و حتی پیش از ازدواج والدین است.

  • وظایف و مسئولیت های پدر و مادر قبل از ازدواج

اولین وظیفه زن و مرد برای تولد یک فرزند رعایت حق آن فرزند در داشتن پدر و مادر شایسته است که در نخستین گام با ازدواج قانونی  و شرعی صورت گیرد. تولد خارج از این دایره و قانون، اولین ظلم و تعدی به حقوق کودک است که اسلام از آن نهی نموده است. حق دیگر کودک، برخورداری از سلامت جسم و روان است که بخشی از سلامت جسمی و روانی کودک تابع پدر و مادر است که از طریق وراثت به فرزند منتقل می شود. اسلام توصیه می کند به هنگام ازدواج هریک از زوجین در صفات، خصایص روحی و جسمی طرف مقابل دقت کنند تا محصول زندگی مشترک فرزندی سالم باشد.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند:" تخیروا لنطفکم فان العرق دساس" جایگاه مناسبی برای نطفه (کودک) خود برگزینید زیرا ریشه ها (ژنها) سرایت کننده اند." و همچنین ایشان ازدواج با زن زیبایی که در محیط خانوادگی پست و آلوده  پرورش یافته است را منع نموده اند. ونیز ایشان مرد شرابخور را شایسته ازدواج نمی دانند.

ازدواج با فرد بد اخلاق هم ممکن است  سلامت روانی و جسمانی فرزندان را به خطر می اندازد.

  • وظایف والدین قبل از تولد فرزند:

سهم مادر در تکوین و رشد جنین و نیر در انتقال صفات ارثی بیشتر از پدر است زیرا نقش وراثتی پدر بعد از انتقال نطفه پایان می یابد ولی نقش مادر تا 9 ماه دوران زندگی جنین و پس از آن تا 2 سال ادامه می یابد و کودک در این فاصله از راه خون و شیر با مادر در ارتباط است. و عوامل مادی مثل بیماری ها تغذیه و .. و عوامل روانی مادر مثل اظطرابها ناراحتی ها و ... در پرورش جنین موثر است

شرع مقدس اسلام به حمل هم شخصیت اجتماعی عطا نموده ( سقط جنین را مستوجب دیه و کفاره می داند)و حفظ سلامت جسمانی و معنوی آن را مورد توجه قرار داد.

  • وظایف والدین بعد از تولد کودک

با تولد وظایف والدین  و مسئولیتشان سنگین تر و در عین حال لذت بخش تر می شود مهمترین مساله در این زمان نگهداری و تربیت نوزاد است تا اینکه به سن رشد برسد. در حقوق و فقه اسلامی به نگهداری و تربیت فرزند " حضانت" گفته می شود.

برگرفته از :حقوق خانواده:آیت الله موسوی بجنوردی


 

Image Detail

 

 

همانطور که قبلا بیان شد تعیین نفقه زن بر اساس نیاز و وضعیت زن است، و در فقه و حقوق این وضعیت به نفع زن است، شارع مقدس و قانونگذار به پیروی از او، چتر حمایت خود را برای زن گسترانده است تا اینکه حق او ضایع نشود. اندازه ای برای آن تعیین ننموده و حداقل آن را بر اساس عرف متعارف شهر زن می داند.

حال اگر زن فقیری با مرد ثروتمندی ازدواج نماید در اینجا مرد حق ندارد وضعیت گذشته زن را مبنا قرار دهد و از فراهم نمودن نیازهای زن در حد توان سرباز زند.

البته در عکس این فرض، اگر زنی ثروتمند با کارگری ساده ازدواج نماید انصاف حکم می نماید که زن از مرد انتظار فراهم آوردن زندگی اشرافی نداشته باشد.

هرچند ماده 1107 قانون مدنی ملاک تعییین نفقه را تنها وضع زن قرار داده استولی به نظر می رسد که موقعیت مالی شوهر نیز باید مورد نظر باشد. زیرا زن و شوهر پس از نکاح یک خانواده را تشکیل می دهند و جدای از هم نیستند و زن و شوهر با آگاهی از وضع طرف مقابل و با اراده خود این زندگی را انتخاب نموده اند.

از مفاد ماده 12 قانون حمایت خانواده نیز می توان لزوم توجه به وضع مالی و اجتماعی را استنباط کرد زیرا به موجب آن:".... دادگاه میزان نفقه ایام عده را با توجه به وضع اخلاقی و مالی طرفین ... معین می کند...."

عکس: چادر عشایر 

منابع:

  • 1. حقوق خانواده دکتر کاتوزیان
  • 2. شرح لمعه شهید ثانی
  • 3. قانون مدنی

از جمله حقوق زن در خانواده نفقه است که بواسطه عقد دایم بر شوهر واجب می شود.

اما نفقه چیست ؟

شهید ثانی که از فقهای بنام شیعه است، نفقه را نیازمندی های زن می داند که مرد باید بر اساس عرف متعارف شهر محل زندگی زن، برایش تهیه نماید.در قانون مدنی نفقه اینگونه تعریف

 شده است:" نفقه عبارت است از مسکن،البسه، غذا، واثاث البیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن یا احتیاج او بواسطه مرض یا نقصان اعضا"

البته این موارد به عنوان نمونه و مثال آمده و جنبه انحصاری ندارد.لذا می توان موارد دیگر را مثل هزینه های درمان و دارو را نیز اضافه کرد. به طور کلی غرض از نفقه چیزی است که

 زن برای معیشت و زندگی بدان نیازمند است مانند لباس و طعام و آنچه میان مردم متعارف است. و تشخیص اینکه کدام وسیله را باید از ارکان نفقه شمرد با عرف شهر و منطقه زندگی زن است. که باید متناسب با وضعیت زن باشد اگر چه انصاف این است که وضع مرد نیز لحاظ گردد.

 عکس: زن عشایر

.............

منابع: شرح لمعه شهید ثانی

حقوق خانواده کاتوزیان

حقوق خانواده موسوی بجنوردی

قانون مدنی


در تنظیم روابط درون خانواده همیشه اخلاق بر حقوق مقدم است و این اخلاق و روابط عاطفی و انسانی

است که بر تحکیم و پایداری این رابطه نظارت دارد در واقع در تنظیم روابط عاطفی زن و شوهر اخلاق بیش

از قواعد حقوق حکومت دارد.در این روابط سخن از عواطف انسانی ، عشق و صمیمیت و وفاداری است و حقوق و قانون برای حکومت کردن بر آن ناتوان است.

با الزامها و باید و نبایدهای دادگاه نه مرد را می توان به حسن معاشرت و رفتار پسندیده با زن واداشت و نه زن را به اطاعت از شوهر و وفاداری به او مجبور کرد بلکه تنها اخلاق است که باعث این اتحاد معنوی می شود و حقوق ناگزیر است به جای تکیه بر قدرت دولت دست نیاز به سوی اخلاق و عادات اجتماعی دراز کند.

در واقع تکالیف و الزامهای حقوقی نیز خود ریشه در الزامهای اخلاقی دارد و جایی الزامها و باید و نبایدهای حقوقی اجرا می شود که اخلاق زیر پا گذاشته شود. کاتوزیان حقوق خانواده)

در احادیث هم بر این امر اشاره شده و مرد و زن را دعوت به اخلاق می نمایند. امیر المؤمنین‏ علی علیه السلام فرمودند :
آنها (زنان) نزد شما امانت هاى خدا هستند ، آزارشان نرسانید و بر آنها سخت نگیرید.
مستدرک جلد 2 ص 551

امام سجاد (ع) در رساله حقوق خود زن را نعمت الهی می دانندکه مردان باید با آنان دلسوزی نمایند و حقوق زن را این گونه معرفی می نماید

امّا حقّ همسرت این است که بدانى، به راستى خداوند او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار تو قرار داده و بایسته است که هر یک از شما [زن و شوهر] به سبب همسرش خداى را سپاس دارد و بداند که این ارزانى خدا بر اوست(تحف العقول،ص 262

و رسول گرامی اسلام (ص) نیز زنان را دعوت به ایثار و فداکاری می نمایند. ایشان می فرمایند:
"هر زنی که در مقابل بد اخلاقى ‏هاى شوهرش ‏بردبارى کند خدا ثواب آسیه دختر«مزاحم‏»را به وى عطا خواهد کرد. "
(بحار ج 103 ص 247)

در روایتی از امام محمد باقر (ع) آمده است که:" زنی نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد :ای رسول خدا! حق مرد بر زن چیست ؟
حضرت صلی الله علیه و آله فرمود : این که او را اطاعت کند و سرپیچی نکند و از خانه چیزی را بدون اجازه او تصدق ندهد و بی اجازه او روزه مستحبی نگیرد و در هر حال در امر زناشویی او را ممانعت نکند و از منزل خارج نشود مگر به اذن و اجازه او و اگر بدون اجازه او از خانه خارج شود ، ملائکه آسمان و زمین و فرشته های غضب و رحمت او را لعنت می کنند تا وقتی که به منزل برگردد.
(مکارم اخلاق فی حق الزوج علی المراة (ط بیروت ص 214) به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی)


اهمیت ازدواج پسر و دختر برابر نیست و تحمل شکست دختر در این مرحله از زندگی 

 دشوارتر است، به همین دلیل قانونگذار نیز آن دو را یکسان ندیده و اذن ولی را پس از بلوغ به نکاح دختر اختصاص داده، ازدواج دختر را مشروط به اذن پدر می داند؛ چرا که استقلال دختر دوشیزه بالغ در ازدواج، مشکلات عمده ای ایجاد می کند؛

پس « نکاح دختری که هنوز شوهر نکرده اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست.»فقها نیز انتخاب دختر و اجازه پدر را با هم شرط دانسته اند.

در واقع آمیزه ای از عشق و تجربه استواری پیوند و سعادت دختر را تضمین می کند.البته اجازه ولی در صورتی معتبر است که مخالفت وی به خاطر مصلحت دختر باشدو لذا جایی که دختر دوشیزه بالغ و رشید همسری هم کفو خودش انتخاب کند که هم شرعاً ( مسلمان باشد) کفو او باشد و هم عرفاً ( تناسب عرفی داشته باشند)

 در چنین شرایطی دختر می تواند مستقلا تصمیم بگیرد و با اثبات هم کفو بودن در دادگاه و اجازه دادگاه با شخص مورد نظرش ازدواج کند. اگرچه پدران معمولا مصلحت دختر را در نظر می گیرنند و این موارد به ندرت پیش می آید.

  • منظور از شوهر کردن دختر تنها خواندن خطبه عقد نیست بلکه باید نزدیکی نیز صورت گیرد. پس اگر عقد قبل از نزدیکی منحل شود دختر در ازدواج بعدی نیز نیاز به اذن پدر دارد ولی اگر نزدیکی واقع شد،در ازدواج بعد نیاز به اذن پدر نیست اگرچه بهتر است اجازه بگیرد.
  • اگر بکارت دختری در اثر سقوط یا پریدن یا ورزش و مانند اینها از بین برود چون دختر شوهر نکرده و عرف نیز او را دوشیزه می دانند، ولایت پدر بر دختر باقی است و برای ازدواج اذن پدر شرط است.

منابع:

  1. قانون مدنی
  2. نکاح درس خارج آیت الله مکارم شیرازی
  3. حقوق خانواده دکتر کاتوزیان
  4. شرح لمعه شهید ثانی

سنگ باران

چقدر سنگ دل شده ای ای سنگ

توکه خوب به خاطر داری

کوفه کوچه هایش، علی،حسن، حسین، زینب را

پس نبار

این زینب است

وسجاد که زینت عابدان است

و حرم حسین

و دامان کوفیان که همان یتیمان دیروزند

دلهایشان از سنگ و دامانشان پر از سنگ .....

باز بارن...... سنگ باران....


ای پدر خداحافظ اینک من رفتم

در زیارت حسین ( علیه السلام ) می گویند: السلام علی یعقوب، اگر خواهی قصد نما یعقوب را که دوازده پسر داشت، و همه ایشان صحیح و سالم در خدمتش ایستاده بودند؛

 پس روزی به او گفتند: ای پدر یکی از ما را گرگ خورد پس کمرش خم شد، و چشمش سفید گردید از شدت حزن،

 یا قصد یعقوب کربلا را که یک پسر داشت و صدای او را شنیدکه گفت:

« ای پدر خداحافظ اینک من رفتم»

اگر خواهی قصد کن یعقوب را که دید لباس یوسف را خون آلود ولی پاره نشده پس گفت عجب گرگ مهربانی بوده؛

یا قصد کن یعقوب کربلا را که دید فرزندش را پاره پاره، نه از لباس، نه از بدنش، جای سالمی نمانده.

الخصائص الحسینیه - آیت الله شوشتری ص435