پيام
פֿواهر کوچيکہ
92/5/16
هما بانو
رسيدم خونه. روز بد نبينيد مامان ماهرخ رو ديدم عصباني خيلي هم عصباني.
نيزه درفش دارم رو از دستم گرفت و نزديک بود تو شکمم فرو کنه!
يه چندتا ضربه محکم هم با همون چوب بهم زد. از ترس داشتم ميمردم.:D
هما بانو
سلام عليکم .. ولي آخرش رو خيلي خوب تموم کردين بزرگوار .. خيلي عالي...
هما بانو
*نامه امام علي(ع) به مالک اشتر: اي مالک!.*.اگر شب هنگام کسي را در حال گناه ديدي، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شايد سحر توبه کرده باشد و تو نداني ...
نسيم صبح سعادت
*حتي اگه از گناه کسي مطمئني؛ حق نداري فاش کني*
كشتي نجات ما
کاش مامنتون بيشتر کتکتون ميزد،ميخنديدم..مال همينه الآن مرد شدين..چون تو بچگي کتک خوردين..دييييييييييييي
كيمياي ناب
کاش :) ممنون خانم هما ممنون خانم نسيم @};-
ياسيدالکريم
پس *س* وبه روايتي ص شون چي شد؟؟:-o :)
كيمياي ناب
فاکتور گرفتيم آقا سيد :)
ياسيدالکريم
خيلي م خوب :)