وال استريت و سپاه قدس !
آپ م و منتظر حضورت...
قصه تلخي است ارزوهاي به دل مانده ارزو و هزاران ارزو ومادران دلشکسته اش .انگار تمام غم هاي عالم روي دل کوچيکش سنگيني ميکند لبان خود را زير دندانهاي کوچيکش مي فشارد و قطراتي زلال پهناي گونه اش رو ابشار خود مي کند و...
خيلي جالب بود و ناراحت کننده و البته بايد هنر شما را تحسين کرد که در لابلاي داستاني دارم نکات ظريف قانوني را به مخاطب انتقال مي دهد.
خودکارتان روان .قامت روان نويستان به بلنداي شباي سرد زمستان.